مقاله فارسی مبانی نظری و پیشینه سرمایه روانشناختی
مقاله پژوهشی فارسی
تعداد کلمات:12411 تعداد صفحات:37 فونت 12 b-nazanin
مقدمه ای بر روانشناسی مثبت
روانشناسی قدمت تاریخی به قدمت عمر بشر دارد. اگر چه ابینگهاوس معتقد است که روانشناسی گذشته ای طولانی و تاریخچه ای کوتاه دارد، اما روانشناسی همزمان با رشد و تحول بشر و شکل گیری چالش های جدید در زندگی انسان مدرن به موازات این چالش ها رشد کرده است. روانشناسی با کار وونتدر آزمایشگاه از فلسفه جدا شد و با رویکرد و بینش فروید انسان، غنی شد و با دیدگاه راجرز[3] بسط و توسعه پیدا کرد. هر چند رویکردها و نظریه های روانشناسی در اثر ارتباط پیچیده و متقابل شخصیت نظریه پردازان با شرایط فرهنگی-اجتماعی زمان و مکان خودشان شکل گرفته است. اما تئوری های اصلی روانشناسی امروزه دیگر زیر نظریه شدید یک علم جدید از شناسایی توانمندی ها و ویژگی های ذاتی در هر انسان که جنبه جهان شمول دارد به نام روانشناسی مثبت گرا قرار گرفته است(سلیگمن[4]،2004). روان شناسی مثبت گرا، كمال يا روان شناسي سلامت خوانده مي شود كه به جنبه سالم طبيعت آدمي مي پردازد؛ نه به جنبه ناسالم آن( شولتس، 1380( اين رويكرد جديد یا به اصطلاح روان شناسي مثبت گرا به تازگي در حوزه سازمان و مديريت، توجه بسياري از پژوهشگران را به خود جلب كرده و بدين ترتيب، جنبش جديدي با عنوان: رفتار سازماني مثبت گرا ايجاد شده است. همانند روان شناسي مثبت گرا، رفتار سازماني مثبت گرا، ادعا نمي كند كه به دستاورد جديدي در ارتباط با مثبت گرايي رسيده است، بلكه بر نياز به تمركز بيشتر بر نظريه پردازي، پژوهش و كاربرد موثر حالات، صفات و رفتارهاي مثبت كاركنان در محيط كار اشاره دارد (باکر و شوفیل، 2008). در طی دهه گذشته روانشناسی مثبت گرا به یکی از گرایشات عمده در روانشناسی تبدیل شده و به سرعت جایگاه مناسبی در این رشته یافته است. سرعت این گرایش در تبدیل به یک رویکرد عملگرا و مبتنی بر شواهد با پیشینه ی هیچ یک از گرایشات دیگر قابل مقایسه نیست.
کد:zimabani
توضیحات محصول
مقاله فارسی مبانی نظری و پیشینه سرمایه روانشناختی
مقاله پژوهشی فارسی
تعداد کلمات:12411 تعداد صفحات:37 فونت 12 b-nazanin
مقدمه ای بر روانشناسی مثبت
روانشناسی قدمت تاریخی به قدمت عمر بشر دارد. اگر چه ابینگهاوس معتقد است که روانشناسی گذشته ای طولانی و تاریخچه ای کوتاه دارد، اما روانشناسی همزمان با رشد و تحول بشر و شکل گیری چالش های جدید در زندگی انسان مدرن به موازات این چالش ها رشد کرده است. روانشناسی با کار وونتدر آزمایشگاه از فلسفه جدا شد و با رویکرد و بینش فروید انسان، غنی شد و با دیدگاه راجرز[3] بسط و توسعه پیدا کرد. هر چند رویکردها و نظریه های روانشناسی در اثر ارتباط پیچیده و متقابل شخصیت نظریه پردازان با شرایط فرهنگی-اجتماعی زمان و مکان خودشان شکل گرفته است. اما تئوری های اصلی روانشناسی امروزه دیگر زیر نظریه شدید یک علم جدید از شناسایی توانمندی ها و ویژگی های ذاتی در هر انسان که جنبه جهان شمول دارد به نام روانشناسی مثبت گرا قرار گرفته است(سلیگمن[4]،2004). روان شناسی مثبت گرا، كمال يا روان شناسي سلامت خوانده مي شود كه به جنبه سالم طبيعت آدمي مي پردازد؛ نه به جنبه ناسالم آن( شولتس، 1380( اين رويكرد جديد یا به اصطلاح روان شناسي مثبت گرا به تازگي در حوزه سازمان و مديريت، توجه بسياري از پژوهشگران را به خود جلب كرده و بدين ترتيب، جنبش جديدي با عنوان: رفتار سازماني مثبت گرا ايجاد شده است. همانند روان شناسي مثبت گرا، رفتار سازماني مثبت گرا، ادعا نمي كند كه به دستاورد جديدي در ارتباط با مثبت گرايي رسيده است، بلكه بر نياز به تمركز بيشتر بر نظريه پردازي، پژوهش و كاربرد موثر حالات، صفات و رفتارهاي مثبت كاركنان در محيط كار اشاره دارد (باکر و شوفیل، 2008). در طی دهه گذشته روانشناسی مثبت گرا به یکی از گرایشات عمده در روانشناسی تبدیل شده و به سرعت جایگاه مناسبی در این رشته یافته است. سرعت این گرایش در تبدیل به یک رویکرد عملگرا و مبتنی بر شواهد با پیشینه ی هیچ یک از گرایشات دیگر قابل مقایسه نیست.
کد:zimabani